ادغام فناوری های نوری و الکترونیکی در کابل های کامپوزیت اپتوالکترونیک در سطح فنی چگونه حاصل می شود؟
ادغام فناوریهای نوری و الکترونیکی در کابلهای کامپوزیت اپتوالکترونیک از طریق طراحی و مهندسی دقیق، با در نظر گرفتن ویژگیها و الزامات دقیق انتقال فیبر نوری و انتقال علائم الکتریکی انجام میشود. در اینجا یک تفکیک دقیق از اجزای فنی درگیر آورده شده است:
طراحی ساختار کابل:
کابل های کامپوزیت اپتوالکترونیک مشخصه یک ساختار هیبریدی است که هر یک از فیبرهای نوری و هادی های الکتریکی را شامل می شود. این طرح شامل مخلوطی از لایهها، مانند غلافهای محافظ، شرکتکنندههای استحکام و مواد عایق است تا ساختاری یکپارچه را ارائه دهد که قادر به کمک به هر نوع نشانه باشد.
جزء فیبر نوری: فیبرهای نوری برای انتقال آمار استفاده از هشدارهای ملایم در کابل گنجانده شده است. این الیاف به طور معمول شامل یک وسط و روکش با ضریب شکست منحصر به فرد به ملایم دستی موثر است. فیبر نوری از مفاهیم شیک چیدمان کابل نوری پیروی می کند، از جمله استفاده از پوشش های محافظ برای اطمینان از یکپارچگی سیگنال.
هادی های الکتریکی: هادی های الکتریکی، که معمولا از مس ساخته می شوند، برای نگه داشتن هشدارهای الکتریکی در کابل گنجانده می شوند. این هادی ها همچنین می توانند شامل هادی های الکتریسیته برای ارائه توان الکتریکی و هادی های دیگر برای انتقال نشانگرهای الکترونیکی فرکانس پایین باشند. هادی ها برای جلوگیری از تداخل شما و حفظ یکپارچگی سیگنال عایق بندی شده اند.
تکنیک های جداسازی سیگنال: تکنیک های مختلفی برای جداسازی سیگنال های نوری و الکتریکی در شکل کابل به کار گرفته شده است. این شامل جداسازی بدن از طریق استفاده از مواد عایق و محافظت برای محدود کردن تداخل الکترومغناطیسی است. مسائل طراحی بر توقف حرکت-گفتار و حصول اطمینان از ایزوله ماندن هر نوع سیگنال متمرکز است.
عایق و محافظ: کابل مواد عایق و محافظ را حمل می کند تا از تداخل شما بین افزودنی های نوری و الکتریکی جلوگیری کند. عایق تضمین می کند که هشدارهای الکتریکی دیگر تأثیری بر نشانگرهای نوری ندارند و بالعکس. محافظ، به طور منظم در قالب لایه های فولادی، امکان تشکیل میدان های الکترومغناطیسی و محدود کردن تداخل را فراهم می کند.
طراحی کانکتور و پایانه: کانکتورهای مورد استفاده در کابل های کامپوزیت اپتوالکترونیک برای مقابله با هر یک از پایانه های نوری و الکتریکی در داخل یک رابط کانکتور طراحی شده اند. این مستلزم طراحی های اتصال دهنده تخصصی است که مسیرهای جداگانه ای را برای اتصالات نوری و الکتریکی فراهم می کند و از هم ترازی مناسب و یکپارچگی علامت در سرتاسر خاتمه اطمینان می دهد.
انتقال موازی: کابل های کامپوزیت اپتوالکترونیک برای فعال کردن انتقال موازی هشدارهای نوری و الکتریکی طراحی شده اند. ساختار کابل امکان انتشار همزمان نشانگرهای ملایم را از طریق فیبرهای نوری و سیگنال های الکتریکی از طریق هادی ها فراهم می کند و تبادل کلامی سبز را در هر نام دامنه تسهیل می کند.
سازگاری با پروتکل: کابلهای کامپوزیت نوری از پروتکلها و استانداردهای تبادل کلامی پیروی میکنند که بر هر انتقال سیگنال نوری و الکتریکی حاکم است. این امر سازگاری با شبکهها و ابزارهای موجود را تضمین میکند و امکان ادغام یکپارچه با برنامههای مختلف را فراهم میکند.
ظرفیت جابجایی نیرو: بدهی های طرح بندی برای توانایی جابجایی انرژی مورد نیاز برای انتقال همزمان قدرت الکتریکی و هشدارهای آماری. عایق بندی کافی و اندازه هادی برای صرفه جویی در مسائل مرتبط با انرژی، از جمله گرمای بیش از حد، و اطمینان از انتقال ایمن برق در امتداد سیگنال های اطلاعاتی حیاتی است.
چگونه ویژگی های فیبرهای نوری به عملکرد کلی کمک می کند کابل های کامپوزیت اپتوالکترونیک ?
ویژگیهای فیبرهای نوری، متشکل از قطر میانی، پارچه روکشی و دیافراگم عددی، نقشی حیاتی در تعیین عملکرد کلی کابلهای کامپوزیت اپتوالکترونیک دارند. هر یک از این عوامل باید با احتیاط در طول فرآیند چیدمان و انتخاب در نظر گرفته شوند تا از بهترین عملکرد اطمینان حاصل شود.
قطر هسته: قطر میانی به قطر بخش مرکزی فیبر نوری اشاره دارد که نور از طریق آن منتشر می شود. این یکباره بر مقدار خفیفی که ممکن است از طریق فیبر منتقل شود، تأثیر می گذارد. هرچه قطر مرکز بزرگتر باشد، فیبر می تواند نرمی بیشتری را حمل کند و در نتیجه هزینه های انتقال آمار بهتری را به همراه دارد. با این حال، قطر مرکز بزرگتر نیز امکان پراکندگی و تضعیف را افزایش می دهد. با این حال، قطر هسته کوچکتر، پراکندگی را کاهش میدهد و به فواصل انتقال طولانیتر اجازه میدهد، با این حال، مقدار ملایمی که ممکن است منتقل شود را محدود میکند و بر ظرفیت کلی انتقال اطلاعات تأثیر میگذارد.
جنس روکش: پارچه روکش وسط فیبر را احاطه کرده و نقش اساسی در هدایت نور به داخل وسط دارد. معمولاً از ماده ای با ضریب شکست پایین تر از هسته ساخته می شود و موجب رشد می کند که نور را در وسط از طریق بازتاب داخلی کلی حفظ می کند. ویژگی های پارچه روکش، شامل ضریب شکست و خلوص، بر روی خانه های انتقال فیبر تأثیر می گذارد. مواد روکشی با خلوص بالا با مقادیر ضریب شکست خاص، از دست دادن علائم به دلیل نشت و پراکندگی خفیف را کاهش میدهند، در نتیجه سیگنال پیشرفته بسیار عالی است و عملکرد کلی انتقال را ثبت میکند.
دیافراگم عددی: دیافراگم عددی (NA) اندازه گیری توانایی جمع آوری ملایم فیبر نوری است. پرسپکتیو شهرت فیبر را تعیین می کند، که حداکثر منظری است که نور می تواند فیبر را وارد کند و با این وجود از طریق آن منتشر شود. دیافراگم عددی بالاتر نشاندهنده چشمانداز پذیرش گستردهتر و قابلیت جمعآوری ملایمتر است، که اجازه میدهد راندمان جفت شدن بالاتر و انتقال پیشرفته نور به فیبر را فراهم کند. این امر به ویژه در برنامه هایی که نیاز به جمع آوری نور سبز دارند، که شامل سنجش یا تصویربرداری علمی است، اهمیت دارد. با این حال، دیافراگمهای عددی بالاتر ممکن است حساسیت به پراکندگی و نویز مدال را افزایش دهند، که منجر به تخریب علائم در برنامههای مطمئن شود.
طرحهای موثر، الزامات خاص برنامه مورد نظر، مانند ظرفیت انتقال داده، فاصله انتقال، کیفیت سیگنال و کارایی جمعآوری نور را برای تعیین ترکیب ایدهآل این ویژگیها در نظر میگیرند.